... سرآمد و الگوی جاودانه و تمام ناشدنی و به تعبیر شیرین قرآن کریم،«کوثـر»یاخیرونعمت فزاینده ومتزاید و زوالناپذیـروابدی است ،انس ذهنی ، ذاتی و عملی و حشر متافیزیکی ووجودی یافته،آن انسان بــرتر و نمونه را سرمشق حیات معقول و سرلوحهی زندگی پاک خویشتن قراردهدتا با فاطمهشناسی وفاطمهگرایی ،حیـات طیّبه و به فطرت خویش بازگرددوبه اصل
خود واصل شود و بر روزگار فصل وفـراق از خــودِحقیقی و مـنِ علوی خط بطلان بکشد به «از کجا آغاز کنیم» که پرسشی عقلانی و تکاملگرایانه است،با«از فاطمه»پاسخ دهــد تــا بــازگشت به خویشتـن را تجـربه کنـد و دو سَــرِ حلقهی هستی و آغـاز و انجـام نظام وجود را دریابد ،که
حدیث «لولا فاطمــةُ لما خَلَقتکما» از آغاز هستی با نام ویاد و حقیقت نوری فاطمـه سلام الله علیهاو با حضور باهرالنور اودرصحنهی حشراکبرونغمهی ملکوتی و غریوِ رحمانیِ «اَیْــــنَ الْفاطِمیـــون»بـه فرجـــام حیات ابــدی و جاودانـهی انسان، به هم سرشته گردد وانسان متکامل رهینفیض وجـودی و نعمت پایــدارکوثــرآفرینشو گوهر خلقتوپارهی تن سیّدکائنات وکُفـو علیعلیه السلام قرار گیرد و در ظلِّ توجهـات آن انسان هادی،این انسان هابطبه مقــامِ صعود در هبوط بپردازد ......وکــوثرشناسِ کــوثرمنش،کوثــرروش وکــوثرگرایش،خـود کــوثری شود که از هرچه تکاثر و کثرت است رهایی یابد وبه مقام کــوثر و وحــدت دست یازد.
غـرض این اسـت که انــسان وامانـده در طبیعت و سـرگشتهی کــوی مادیــت و طوفان زده در صحرای حیرت و فارغ از هویت وهستی خویش ،ولی تشنهی آب حیات و شیفته کمال،طمانینه،سکونت و یقین وسعادت حقیقی و خوش بختی واقعی در پرتو بصیرت و تفقّه به شخصیّت جامع الاطراف فاطمه سلام الله علیها وتاسّی به بینش،منش و روش زندگیاو، در ابعادفردی،خانوادگی و اجتماعی ،راه نجـات ،رشـد،فـلاح ، صلاح ورستگاری در پیش گیرد و با قــراردادن آیینهیفاطمی پیش روی خویش و تابلوی زیبا ونورانی و ماندگــار آن یــادگار پیامبــر خــدا محمدمصطفیصلی الله علیه و آله و سلم ،بـه خویشتـن-
شناسی ،خویشتنیابی،بــازشناسی و بــازسازی وجودخود پرداخته،به خودیابیو بازیابیخویشو نقد و تاویل هستی و حیاتش بپردازد.چه اینکه فاطمه سلام الله علیها درهمهی ساحتهای عقلانی،نفسانی وجسمانی وابعادعرفانی وبرهانی،بینشاسلامی وبصیرت دینی ومعرفت اجتماعی و عـدالت خواهانه و ولایت شناسی و ولایتیابی الگوییکامل استوعلم وعمل،ایمان و خردورزی ،وعقل و عشق را در حیات نورانی خود به ظهور رسانده است.
فاطــمه زهـــرا سلام الله علیها همچون لیله القــدر، ،حضوری مستمر، کارآمد و تاثیرگذار در همهی عرصههای هستی دارد و ظرف وجــودش ظرف تحقق اراده و مشیّت الهی و افاضه فیض ربـوبی است. او اگــر چـه به مثابهی «قـــدر»، قدرش ناشناخته مانده است وباید تاویل حقیقت و کنه وجودش را در قیامت مشاهده کرد، امّا به مقدار ممکن و میسور باید به سراغ این انسان کامــل مکمّل و هادی و اسوهی ابدی رفت و به او قرب وجودی یافت.ان شاء الله
فاطمه زهرا سرّ لیله القدر،دکتر محمد جواد رودگر،فصلنامه بانوان شیعه،سال دوم،تابستان 1384،ص225
شعر فاطمی
مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
نـــورچشم رحـمهٌ للعالمیـــن
آن امــــام اولیــن و آخریــن
آنکه در پیکـــر گیتی دمیـــد
روزگــــار تــازه آئین آفریــد
بانـــوی آن تاجــدار هَـلْ اَتی
مرتضی،مشگلگشا،شیر خـــدا
مــــادر آن مرکز پرگـار عشق
مــــادر آن کاروان سالار عشق
آن یکی شمع شبستان حـــرم
حافـظ جمعیّــت خیـــرُالامَـمْ
سیــــرت فرزندها از امّهـــات
جوهر صدق و صفا از امّـــهات
مزرع تسلیم را حاصــل بتــول
مادران را اسوهی کامل بتـــول
علامه اقبال لاهوری،کلیات اشعار،ص113
محبّت،پیام فاطمی
حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها :
بهترین شما کسی است که دربرخورد با مـردم نرمتـــر و مهربانتـــر باشد و ارزشمندتـرینِ مردم کسانی هستند که بـا همراهانشان مهربان و بخشندهاند.
دلال الامامه و کنز العمال ، ج7،ص 225
فاطمه سلام الله علیها ، فدایی ولایت
دراسوه پذیری از سیـره فاطمی ، آنچهدردرجهی اول اهمیت و ضرورت قرار میگیرید، عرصههایی از شخصیت و سیرهی زندگانی آن دُرّ یکدانــهی عرشالهی است که برای عصرما بیشتر ازهرچیز مورد نیاز میباشد.
بایستیپیشتروبیشتربدان صفتها و گفتارهایی از آن بانوی بزرگوار بپردازیم که در شرایط زمانه و دورهی ما مهمتر و لازمتر مینماید و میتوانـد وظیفهی مـــارا نسبت به انقلاب وآیندهی کشور اسلامی روشن سازد.
یکی ازضروریترین عرصههایی که درآن بایستی به فاطمه سلام الله علیها ا اقتدا نمود ، عرصهی دفاع از حریم ولایتوامامت میباشد، درفرهنگ شیعیان، بــویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایــــران، حضرت صدیقه طاهرهسلام الله علیها به عنوان حامی و فدایی ولایت لقب گرفتهاند، چرا که او در کـوتاهْ دورهی زندگانی خویش پس از هجران رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم زیباتــرین جلوهی پاســـداری از حریم ولایت را به تصویر کشانید و یگانهتـرین اسوهگــری را در ایـن گستره ، بر تارک تاریــخ جاودانه گردانید.
فاطمه سلام الله علیها شیداترین پروانهی شمع امـامت بود، پـروانهی عاشقی که بــا سوختن و فداکاری خویش به همگان آموخت که امام بر حق چونان کعبه است، کعبهای که مردم بایستی بر گـردش طواف نمایند،ونه او بر گرد مردم :« مَثَلُ اِلامامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ اِذْ تُؤْتی وَ لا تأْتی».
معرفی کتاب
فَصُ حِکْمهٍ عصمَتیهٍ فی کَلمهٍ فاطمیه
در تجلیل و تکریم از مقام والای حضرت فاطمه الزهرا صلوات الله علیها
استاد علامه حسن زاده آملی،ترجمهی محمد حسن نائیجی،انتشارات قیام ،
79صفحه،قیمت: 300 تومان
در رساله برهانی ،عرفانی و قرانی« فَصُ حِکْمهٍ عصمَتیهٍ فی کَلمهٍ فاطمیه» به ابعاد و زوایای شخصیت اسرار امیز و در عین حال ،همه جانبه انسان کامل و معصومی همچون فاطمه زهرا سلام الله علیها به عنوان مظهر تام لیله القدر و ام ّابیها و امّ الائمه و کوثر آفرینش ،پرداخته شده است.
لازم به ذکر است جناب علامه حسن زاده املی این کتاب را به مناسبت نخستین کنگره تحلیل و تکریم از مقام حضرت زهرا سلام الله علیها نگاشته اند را به مقام عظمای ولایت و رهبری چنین تقدیم می دارند:«با سلام و تحیّت خالصانه ،و ارادت بی پیرایه،و درود و نوید جاوید،به حضورآن قائد ولیّ وفیّ،و رائد سائس حفیّ،مصداق بارز نَرْفَعُ دَرجات مَنْ نَشاء تقدیم می گردد و عرض میشود: یاایها العزیز جئنا ببضاعه مزجاه. دادار عالم و ادم همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور داردا.»
سلام بر تو ای رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم ،سلامی از طرف من و دخترت که هماکنون در جوارت فرودآمده و شتابان به شما رسیده است ! ای پیامبر خدا،صبر و برباری من با از دست دادن فاطمه سلام الله علیها ،کم شده و توان خویشتنداری ندارم ،امّا برای من که سختی جدایی تورا دیده و سنگینی مصیبت تورا کشیدم ، شکیبایی ممکن است.
...پس امانتی که به من سپردی و به صاحبش رسید،از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم ،شب زندهداری است،تا آن روز که خدا خانه زندگی تورا برای من برگزیند.به زودی دخترت تورا آگاه خواهد ساخت که امت توچگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند،از فاطمه سلام الله علیها بپرس و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر،که هنوز روزگاری سپری نشده،و یاد تو فراموش نگشته است.
فرازهایی ازخطبه 202،نهج البلاغه،ترجمه محمد دشتی،ص423
لیله القدرحُرّ
نامش را حتما شنیده ای،«حرّبن یزیدبن ریاحی تمیمی»آن هنگام که از قصر ابن زیاد در کوفه خارج می شد تا به استقبال امام بیاید،ندایی چنین در جانش پیچید:«ای حرّ!تورا به بهشت بشارت باد.»برگشت و پشت سرش را نگریست تا مبداصدا را بیابد،کسی نبودو اینچنین با خود گفت:«به خدا قسم ،این بشارت نیست در حالی که من اسیر جنگ با حسین هستم.»
سیّد مرتضی چنین روایت می کند:
آنچه حرّ را در دستگاه بنی امیّه نگه داشت،غفلت است...غفلتی پنهان.شاید تعبیر «غفلت در غفلت» بهتر باشد،چرا که تنها راه خروج از این چاه غفلت آن است که انسان نسبت به غفلت خویش تذکّر پیدا کند.و هرانسانی را لیله القدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب می شود و حرّرا نیز شب قدری اینچنین پیش آمد...عمربن سعد را نیز...من و تو راهم پیش خواهد آمد.
...امام می فرماید:«ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ ! ماتُریدُمِنّی ؟- مادرت به عذایت بنشیند ، چه قصدی داری؟» آنچه حربن یزید در جواب امام گفته ،سخنی است جاودانه که اورا استحقاق توبه بخشیده است...سخن، ثمرهی گلبوتهی دل است و حرّ را ببین که از دهانش یاس و یاسمن می ریزد:«هان والله!اگر جز تو عرب دیگری این سخن را بر زبان می آورد،در هر حال،دهان به پاسخی سزاوار می گشودم.کائِنا ما کان - هر چه باداباد-...امّا والله مرا حقّی نیست که نام مادر تورا جز به نیکوترین وجه بر زبان بیاورم.»... و حرّ ،حرّشد.
برگرفته از: فتح خون،شید آوینی،با تصرف و تلخیص
لمحهای با ره بر
اگر آن مظلومیت عظیم و جانسوز در تاریخ ،خود را نشان نمی داد ،حقایق اسلام آن چنان که بعدا آشکار شد،آشکار نمیشد.اینها تصادفی نیست .همهی اینها طراحی شده با تدبیر الهی است،منتها کسانی برای این میدانها و این نقشهای دشوار انتخاب میشوند که جوهرآنها ،جوهر برگزیدهی خداست...میدان ،میدان امتحان است،میدان کار تصادفی نیست.میدان امتیاز دادن بیخودی نیست.خدای متعال بیخودی به کسی امتیاز نمدهد.این جوهر، ارادهی قوی،عزم راسخ ،این گذشت و فداکاری در فاطمه زهرا سلام الله علیها کار را به جایی می رساند که او سنگ الماسی می شود که همهی این چرخهای بر روی آن میچرخند.دشوارترین چرخها را باید بر روی سختترین پایهها و قاعدهها بچرخانند،این چرخ عظیم تاریخ اسلام و امتحانهای دشوار،در همان دوران کوتاه ،بر روی دوش فاطمه زهرا سلام الله علیها بود،خدا اورا انتخاب کرد و او توانست بشریت را نجات دهد، فاطمه زهرا سلام الله علیها فرشتهی نجات انسانها در طول تاریخ است.
بیانات مقام رهبری،1377/7/19
فاطمه سلام الله علیها ،فدایی ولایت
در اسوه پذیری از سیره فاطمی ،آنچه در درجهی اول اهمیت و ضرورت قرار می گیرید ، عرصههایی از شخصیت و سیرهی زندگانی آن دُرّ یکدانهی عرش الهی است که برای عصر ما بیشتر از هر چیز مورد نیاز میباشد.بایستی پیشتر و بیشتر بدان صفتها و گفتارهایی از آن بانوی بزرگوار بپردازیم که در شرایط زمانه و دورهی ما مهمتر و لازمتر مینماید و میتواند وظیفهی مارا نسبت به انقلاب وآیندهی کشور اسلامی روشن سازد.
یکی ازضروریترین عرصههایی که در آن بایستی به فاطمه سلام الله علیهاا اقتدا نمود، عرصهی دفاع از حریم ولایت و امامت میباشد،در فرهنگ شیعیان ،بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران،حضرت صدیقه طاهرهسلام الله علیها به عنوان حامی و فدایی ولایت لقب گرفتهاند،چرا که اودر کوتاه دورهی زندگانی خویش پس از هجران رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم زیباترین جلوهی پاسداری از حریم ولایت را به تصویر کشانید و یگانهترین اسوهگری را در این گستره ،بر تارک تاریخ جاودانه گردانید.
فاطمه سلام الله علیها شیداترین پروانهی شمع امامت بود،پروانهی عاشقی که با سوختن و فداکاری خویش به همگان آموخت که امام بر حق چونان کعبه است،این فاطمه بود که عاشقانهترین پاسداشت را از حریم امامت روا داشت .این فاطمه بود که یگانهترین اسوهدهی را در همراهی با ولایت ادا ساخت،همو که با فریادهای جگرسوز خویش ،زیباترین شعار ولایتمداری را در گوش جان پیروان خویش طنین انداز ساخت:«یا اَبَا الحَسَنِ!روحی لِروحِکَ الفداهُ وَنَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقاءُ،اِنْ کُنْتَ فی خَیْرٍ کُنْتُ مَعَک واِنْ کُنْتَ فی شَرٍّکُنْتُ مَعَک- ای ولیّ امر من!روحم به فدای روح و جانم سپر بلای تو!هماره همراه تو خواهم بود،چه در خیرو نیکی وچه در سختی و بلا گرفتار شوی»(کوکب الدّری: ج 1،ص196)
باری ،پیشتازترین ،خالصترین وکاریترین حمایتگر ولایت و امامت ،فاطمه سلام الله علیها بود و هموست که بایستی مقتدا و اسوهی ما در این برهه از زمان واقع شود.[ان شاء الله]
جامی از زلال کوثر،آیتالله مصباح یزدی،ص 146
تَکْمَله
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ وَ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِفاطِمَهَ بِنْتَ رَسولِ الله
یافاطِمَهَ الزَّهراء،یابِنْتَ مُحَمَّد،یا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسول ، یاسَیِّدَناو مَوْلاتَنَا
انّاتَوَجَّهنا وَاسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلی اللهِ وَقَدَّمناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا
یا وَجیهةً عِنْدَاللهِ اشْفَعی لَنا عِنْدَالله
فرازی ازدعای شریف توسل
برگ سبز
حضرت امام خمینی رحمه الله علیه می فرمایند:«فاطمه زهرا سلام الله علیها زنی است که افتخار خاندان وحی بوده ،چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد،زنی که فضائل او همطراز فضائل بینهایت پیامبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بوده استفهرکسی با هر بینشی دربارهی او گفتاری دارد،امّا احدی از عهدهی ستایش او بر نیامده است،چرا که احادیث رسیده از خاندان وحی به اندازه فهم مستمعان بوده است که دریا را در کوزهای نتوان گنجاند،و دیگران هرچه گفتهاند به مقدار فهم خود بوده است،نه به اندازهی مرتبت او.» بخشی از پیام حضرت امام رحمه الله علیه در تاریخ 1359/2/15 - صحیفه نور،ج12،ص72
فاطمه سلام الله علیها از زبان فاطمهشناس اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
*هرکس فاطمه را آنگونه که سزاست بشناسد،لیله القدر را ادراک کرده است و علت نامگذاری وی به فاطمه آن است که خلایق از کُنْه معرفت فاطمه محروم و بریده شدهاند.
بحارالانوار،ج43،ص65،روایت58،باب3
*ای احمد ! اگر تو نبودی عالم را نمیآفریدم و اگرعلی نبود تورا خلق نمی کردم واگر فاطمه نبود تو و علی را نیز نمیآفریدم.
جنه العاهد،ص168،به نقل از کشف اللئالی
بنام خداوند جــان و خــرد
کز این برتر اندیشه بر نگذرد
ظهـور در حـال شکلگیری است،در لایــههای پنهـان هستی،حــرکتی شتابدار و با سرعتی فوق نوردر حال تکویناست،تاریخثانیهبهثانیه به لحظههایپرالتهابخویشنزدیک و نزدیکتر می شود ،لحظه بلوغ و به بــار نشستن تمدنیسترگ که بشریــت تا کنون آنرا تجربـــه
نکرده ،نزدیک است.تمدنیالهیکه شکـــوه وعظموتش به قصرها وبرجو باروهای سنگی وگلی نیست ،تمـــدنی کبریایی که آینــدگان نمیتوانند در کتب باستانشنــاسی به تحلیـلمعماری آن بپردازند.تمــدنی شریف بــا محوریتانســان، نه انسان اومانیستی، بلکه انسانی در مقــام خلیفه اللهی،تمدنی نوین در صفحهی فضا-زمان که ملائـک آسمانی را متحیّر خواهد ساخت و آنان خواهندفهمید سِرّ«علم» را در شریفهی« اِنّی اَعْلَـمُ ما لا تَعْلَمون»، تمدنی به پادشاهی خداوند مطلق.
درخت شاداب اُعْرف شدن کنـــز مخفی، تحت حرکتی لطیف در اذهان و جـان ها و قلب های
ذره تا کهکشان، در حال میـوه دادن است و در اینلحظهیاسطورهوار است که آدم ظلوموجهول طعم خـــوش آن میــوهی ممنوعه را خواهــد چشیـــد، همـــان «اف»«سانه»ی کـــهن که
می گفت :
ما زبالائیم و بالا می رویــم
ما زدریائیم و دریا می رویم
***
...وما با انتشار این وجیزه بر آن شدیم تا آگاهانه خود را در این حرکت پیوسته و در این ظهــور
حق بر صفحهی زمــــان شریک سازیم و سهم
ناچیزی در بــرافراشتنِ پرچـــم «لا اله الا الله» بربلندای اندیشههای بشری داشته باشیم : ظهور حق، ظهور قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم و بقیّه الله الاعظم ارواحنافداه. ان شاء الله
***
امّا سخن این وجیزه ناچیز که برگ سبزی است ونه بیش : سخـن از نقطهای عطـف در تــاریخ اسلام است، تنها چند مـــاه از رحلت پیامبـــرصلی الله علیه و آله و سلم می گـــذرد ... درغدیـــــر، اسـلام کامـــل شـد وبا پیــــام آزادی بخش ولایت، حجت بر مسلمانان تمام شـد...آنروز همه ولایــت علی را تبریـک گفتند... آنــانی که دین برای آنها بـود و نه آنها برای دینشان، ماجرای سقیفه را براه انداختند... سست عناصرانِ فرومایه باور نمیداشتند عظمت پیام غدیر را... آری نهالتازهی غدیر میبایست سیراب شود ... یک فدایی می خواهد... اولین فدایی: فاطمه سلام الله علیها . ماجرا هنوز ادامه دارد...کربـلا در راه است.. آهایشیعیان! فاطمهمیرود چون تاب دوریرسولالله راندارد،امــّـا فاطمه جان، علی...