سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 111231
کل یادداشتها ها : 34
خبر مایه


الامیین

فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ (11)

پس اگر در ستیزند با تو، بگو: سپردم به خدای، خویشتن را و هر که را مرا پیروی کرد. و به آنان که کتاب دادند و به امیان بگو: آیا اسلام آورده اید (گردن نهاده اید)؟ و اگر اسلام آوردند، راه را یافته اند و اگر برگردند بر تو نیست جز پیغام رساندن که خدای بیناست به بندگان.

 

وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدینارٍ لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبیلٌ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (12)

 

و از اهل کتاب، کسى است که اگر او را بر مال فراوانى امین شمرى، آن را به تو برگرداند؛ و از آنان کسى است که اگر او را بر دینارى امین شمرى، آن را به تو نمى‏پردازد، مگر آنکه دایماً بر [سرِ] وى به پا ایستى. این بدان سبب است که آنان [به پندار خود] گفتند: «از امی ها بر ما زیانی نیست» و بر خدا دروغ مى‏بندند با اینکه خودشان [هم‏] مى‏دانند.

 

هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ (13)

اوست آن کس که در میان امی ها فرستاده‏اى از خودشان برانگیخت تا بخواند بر آنها آیت هایش را و پاکشان گرداند و بیاموزدشان کتاب و حکمت را، و بودند پیش از این در گمراهی آشکاری.

 

امیون

وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّون‏ (14)

و از ایشان مردمی امی هستند که کتاب را ندانند مگر خیالاتی و نیستند مگر به آنچه گمان کنند.

 

از این آیات نکات مهمی در مورد کلمه امی به دست می آوریم:

1- گویا ارتباطی میان امی بودن پیامبر اسلام و کتب و اسفار یهود و نصارا وجود دارد. در آیه 157 سوره اعراف دقیقا به این نکته اشاره می کند و خطاب به اهل کتاب می گوید: پیامبر امی که نشانه های او را در کتاب خود نوشته میابید... پس این پیامبر باید در اسفار اهل کتاب با صفت "امی" پیشگویی شده باشد. این را تا همین جا داشته باشید و اجازه بدهید فعلا سراغ نکات دیگری که از این آیات متوجه می شویم برویم، بعد به این موضوع خواهیم پرداخت.

 

2- این احتمال باز در آیات دیگر تایید می شود، به خصوص در آیه 75 سوره آل عمران به مضمون اینطور می گوید: که از اهل کتاب کسانی هستند که امانتدار نیستند و گمان می کنند جفا در حق امی ها زیانی ندارد. این آیه "اهل الکتاب" را در برابر "الامیین" گرفته است که یعنی بی کتاب ها یا کسانی که کتاب آسمانی ندارند. در آیه 20 سوره آل عمران باز هم "اهل الکتاب" و "الامیین" در برابر هم گرفته شده اند. در آیه 2 سوره جمعه می فرماید: پیامبری را از میان امی ها برگزیدیم. می توانیم آیه 44 سوره سبا [و ما کتابی به آنان نداده بودیم که آن را بخوانند و پیش از تو هشدار دهنده ای به سویشان نفرستاده بودیم] و آیه 3 سوره سجده [... تا مردمی را که پیش از تو بیم دهنده ای برای آنان نیامده است، بیم دهی تا راه یابند] را برای تایید این نظریه استفاده کنیم که منظور قرآن از "الامیین" کسانی هستند که پیامبر و کتاب آسمانی نداشته اند یعنی متضاد "اهل الکتاب".

 

3- در آیه 78 سوره بقره، برخی از یهودیان، "امیون" خوانده شده اند. باید دقت داشته باشیم که قرآن اینجا  به جای "الامیین" یا حتی "الامیون" از کلمه "امیون" استفاده کرده است. از آیات قبلی و بعدی می توان معنی کلمه امیون را متوجه شد. سخن از ایمان نیاوردن یهود و تحریف کردن کتاب آسمانی است. اینجا هم منظور قرآن کسانی است دستورات کتاب های آسمانی پیشین را نمی دانند و فقط پیرو دورغ ها و تحریفات هستند.

 

اشاره کردم که از ظاهر آیات اینطور بر می آید که باید ارتباطی میان کتب و اسفار یهود و نصارا، و کلمه های "امی" و "امیین" باشد. یهود خود را بنی اسرائیل و غیر یهودیان را معمولا Goy می خواند که جمع آن Goyim است. [در زبان انگلیسی به Goyها، Gentiles می گویند] Goy در تورات و اسفار یهود با این معانی به کار رفته است:

1- امت، مردم (به خصوص غیر یهود و غیر عبرانی)

2- مردمی که آیین موسی را پیروی نمی کنند، کسانی که کتاب آسمانی ندارند

3- مردمی از بنی اسرائیل که بت پرست شدند یا به شریعت موسی (ع) عمل نکردند

4- گاهی این کلمه برای اشاره به مردمانی که از نسل ابراهیم (ع) هستند هم به کار رفته است (15)

 

بعضی مستشرقان کلمه "امی" را عربی شده ی همین Goy و Goyim می دانند. (16) بدین کیفیت یهود همسایگان عرب خود را "امی" می خواند و منظورشان از این خطاب چنانکه گفته اند یا جهل به تورات و کتب یهود بوده یا مفهوم بیگانگی مورد نظر بوده است. زیرا آنان در نظر خودشان قوم برگزیده ای بودند که وحی و نبوت و انبیا خاص آن قوم است و دیگران از چنان امتیازی بی بهره اند. این مفاهیم کلمات Goy و Goyim خیلی به معانی و مفاهیمی که قرآن در مورد "امی" و "امیین" به کار برده نزدیک است و مطابقت دارد. قبلا ذکر کردیم که طبری در تفسیر خود، مطلبی شبیه به این را در مورد کلمه امی نقل کرده بود. (17) به نظر می آید منظور قرآن هم همین بوده است که برای مردمی که تا به حال کتاب نداشتند و پیامبری برای آنها فرستاده نشده بود، پیامبر از خودشان [توده مردم] فرستاده که این پیامبر پیرو اسفار عهد قدیم و عهد جدید نیست. بعد به بشارتی که در اسفار یهود به یک پیامبر از میان Goyها شده است، خواهم پرداخت.

 

خوانا و دبیر بودن پیامبر از منظر قرآن

تا اینجا متوجه شدیم که "امی" بودن پیامبر لزوما به معنای "ناخوانا و نادبیر بودن" او نیست، بلکه منظور پیامبری است که از میان توده مردم برگزیده شده است که پیرو اسفار و کتب عهد قدیم و عهد جدید نیز نمی باشد. ولی خیلی از مفسرین قدیمی قرآن "امی" را به معنای بی سواد نیز در نظر گرفته اند و این را مبنای تفسیر آیات دیگر قرار داده اند. در این باره ابتدا باید به قرآن مراجعه کنیم و ببینیم آیا می توانیم اطلاعاتی در مورد بی سوادی پیامبر به دست بیاوریم. کسانی که معتقد به بی سواد بودن پیامبر هستند به این آیه قرآن استناد می کنند:

 

وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُون‏

و تو پیش از این هیچ کتابی نخواندی و به دست راست خویش ننوشتی و گرنه در گمان می افتادند کج راهان. (18)






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ