هو
پیامبر امی
از همان قرون نخست اسلام، دانشمندان مسلمان در مورد "امی بودن" پیامبر اسلام و اینکه "امی" به چه معناست گفتگوها داشته اند. در قرآن، پیامبر (ص) دو بار به صفت "امی" متصف شده است. (1) یک بار جمع این کلمه به صورت "امیون" درباره قوم یهود آمده (2) و سه بار به صورت "الامیین" در خصوص اعراب و بت پرستان به کار رفته است. (3)
1- عده ای "امی" را کسی می دانند که خواندن و نوشتن نمی داند و یا معنی کتاب را درک نمی کند و بدون فهم معنی مطلبی را حفظ می کند. "امیه" غفلت و جهالت است. در اینکه چرا بی سوادان را "امی" می خوانند نظرات مختلفی بیان شده است. بعضی می گویند: امی منسوب به امت و توده مردم است، یعنی جماعت عامه که خواندن و نوشتن نمی دانند. برخی دیگر می گویند منسوب به امیت است که خلقت باشد یعنی چیزی نیاموخته اند و بر اصل خلقت مانده اند و همچنان که در نسبت به بصره و کوفه، بصری و کوفی گفته می شود در اینجا هم حرف "تاء" را برای "یاء" نسبت انداخته اند تا میان یاء نسبت و یاء اضافه فرقی نباشد. دسته ی دیگر گفته اند: امی منسوب به "ام" است به معنی مادر. یعنی اینها مادریند، یعنی بر اصل ولادت مادر مانده اند و چیزی نیاموخته اند. دگران گفته اند: مراد از "امیان" اهل مکه هستند. برای اینکه مکه را "ام القری" می خوانند و ام القری یعنی مادر شهرها و شهر پایتخت. بنا بر این کسی که اهل مکه بوده، "امی" نامیده می شد. (4)
2- در تفسیر کلمه "امی" در روایتی کسانی را هم که کتاب آسمانی در زبان سامی نداشته و به رسولان و انبیاء سامی متعتقد نبودند (چون مجوس) امی خوانده اند. (5) طبری در روایتی از محمد بن جعفر بن زبیر نقل می کند امیین کسانی هستند که کتاب آسمانی ندارند. (6) و نیز از ابن عباس روایت می کند که گفت: امیون کسانی بودند که پیامبر (ص) و کتاب خدا را تصدیق نمی کردند. خودشان کتاب هایی می نوشتند و به مردم نادان می گفتند که از پیش خداست و چون اینان با کتاب خدا و پیامبران جدل می کردند، امی نامیده شدند. ولی خود طبری این تاویل را خلاف رایج میان عرب می شناسد. (7) ابن کثیر در صحت اسناد این خبر به ابن عباس نظری دارد. (8)
صرف نظر از این نظرات، بررسی دقیق تر آیات قرآن ما را در فهم معنای "امی" یاری خواهد کرد. ابتدا به سراغ آیاتی که پیامبر اسلام را "الامی" خوانده اند، می رویم:
الامی
الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون (9)
آنان که پیروی می کنند فرستاده را، پیامبری امی که می یابندش نوشته نزد خویش در تورات و انجیل،که فرا می خواند آنها را به نیکی و دور می دارد آنها از زشتی، و حلال می سازد برای آنان پاکیزه ها را، و حرام می دارد بر آنها پلیدی ها را، و رها می سازدشان از بندها و زنجیرهایی که بر آنان بود..
قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاً الَّذی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیی وَ یُمیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُون (10)
بگو: ای مردم! من فرستاده ی خدا به سوی همه شما هستم، همان خدایی که برای اوست فرمانروایی آسمان ها و زمین، نیست خدایی جز او که زنده می کند و می میراند، پس بگروید به خدا و فرستاده اش – پیامبری امی که به خدا و کلمه هایش گرویده – و پیروی کنید او را تا راه یابید.